loading...

مباحث اجتماعي

مباحث اجتماعي

بازدید : 849
11 زمان : 1399:2

نكته اولي كه بايد خاطر نشان كنيم اين است كه نعمت هاي الهي بسيارند و بي شمار و هيچگاه مخلوق نمي تواند آن را شمارش كند حتي فردي كه به ظاهر بدبخت و بي چاره است اگر نيك بنگرد بسياري از نعمتهايي كه خدا به وي عنايت كرده را مي يايد. (در اين زمينه به لينكي كه در پايان پاسخ ذكر مي شود مراجعه كنيد)

اما در خصوص اينكه چرا شكر مي كنيم بايد بدانيم كه هر نعمت و احساني كه به آدمي مي شود عقل تمام عقلا حكم مي كند كه از صاحب آن نعمت و كسي كه اين احسان را به آدمي كرده تشكر كرد و خداوند هم كه بزرگترين ولي نعمت آدمي است از اين قانون استثنا نيست اما شكر درجاتي دارد: گاهي انسان نعمتهاي خدا را زاهدانه به رسميت مي شناسد و آنها را بجا مصرف مي كند تا در قيامت نسوزد و يا به بهشت راه يابد. خداي سبحان مي فرمايد:

«اذكروا نعمتي التي انعمت عليكم» (1)

به ياد نعمت من باشيد؛ وقتي به ياد نعمت من بوديد شاكر نعمتيد و «شكر نعمت، نعمتت افزون كند»

«لئن شكرتم لازيدنكم» (2).

ولي گاهي انسان خدا راعارفانه شكر مي كند؛ يعني مي گويد: خدايا! هستي و كمالات من و جهان، نعمت توست و تنها ولي نعمت تويي؛ «بر سر هر سفره بنشستم خدا رزاق بود» در كنار سفره هر مدرس، گوينده و اندرز دهنده اي كه بنشينيم در حقيقت، خدا گوينده، اندرز دهنده و مدرس است و به طور كلي انسان بر سر هر سفره غذاي ظاهر و باطني بنشيند خدا رزاق است؛ در اين صورت چنين شكري عارفانه مي شود و در اين گونه موارد، شاكر عارف از توجه به نعمت به توجه به ولي نعمت مي رسد.

گاهي به كسي ميوه اي مي رسد و او بر اثر آن خوشحال مي شود ولي گاهي از اين مرز بالاتر مي رود و مي گويد بسياري از اين ميوه ها را حيوانات و حشرات نيز مي خورند و همچنين از گوشت حيوانات، مقدار كمي نصيب ما مي شود. او گرچه اينها را نعمت حق مي داند و شاكر است، ليكن نعمت باطني را برتر از نعمت ظاهري مي داند. در زمينه علم و معرفت و اخلاق نيز اگر نعمتي نصيب كسي شود، خدا را شاكر است كه به او علم، معرفت، اخلاق، قسط و عدل، نوع دوستي و نوع پروري داده است و البته اينها نعمتهاي برتر است؛ اما گاهي از اين حد نيز بالاتر مي رود و مي گويد بسياري از اين اوصاف را ملائكه نيز دارند و من كه «خليفة الله» هستم نبايد در حد فرشتگان به سر ببرم؛ آنگاه از همه اينها مي گذرد و مي گويد خدايا! اينها نعمت است، ولي بهترين نعمت، خودِ ولي نعمت است؛ چنانكه خداي سبحان بهترين معروف و برترين معبود و مشكور و مذكور است:

«يا خير معروف عرف، يا افضل معبود عبد، يا اجل مشكور شكر، يا اعز مذكور ذكر» (3)

«اي بهترين شناخته شده اي كه شناخته شده و اي بهترين معبودي كه عبادت شده است و اي بزرگترين شكر شده اي كه شكر شده و اين عزيز ترين ذكر شده كه ذكر شده است»

در اين صورت، چيزي آنها را جز علاقه به حق و لقاي او راضي نمي كند.

گاهي علاقه هاي مجازي در كسي پيدا مي شود و او بي تاب و مضطرب است و قدرت تحمل آنها را ندارد. گاهي انسان در بعضي از مراسم، حتي مراسم نشاط آور، مانند جشنها با آن كه زود گذر است مشتاقانه مضطرب است. حال اگر به جمال خدا دل ببندد بايد خيلي بي تاب باشد؛ چنان كه گفته شد:

«عجبا للمحب كيف ينام» (4) دوست حق به خواب نمي رود.

در نتيجه چنين كسي نعمت الهي را در خود حق، خلاصه مي بيند و آنگاه او را شكر مي كند؛ يعني، محبت، معرفت و عطش لقاي او را در دل مي پروراند. در اين حالت است كه«لئن شكرتم لازيدنكم» (5)به بهترين وضع شامل او مي شود؛ يعني چون شما شكر نعمت را در حد معرفت حق مي دانيد، خدا هم هستيتان را اضافه مي كند، نه اين كه فقط نعمتتان را اضافه كند. اگر كسي شكرگزار نعمت حق باشد، خدا «نعمت» او را اضافه مي كند؛ ولي اگر كسي شكرگزار خود حق باشد، خدا «خود» او را افزون مي كند، يعني درجات هستي او را برتر و ذات او را كاملتر مي كند؛ به اين معنا كه، اگر قبلا جزو «عملوا الصالحات» بود، اكنون جزو «صالحين» و اگر جزو صالحين بود، اكنون از «كملين» اهل صلاح است.

ممكن است كسي شكر گزار نعمت حق باشد، ولي «حق شناس» نباشد؛ يعني همه تلاش و كوشش او اين باشد كه نعمت خدا را شناسايي كند و آن را بجا مصرف كند؛ واجب و مستحب را انجام دهد و حرام و مكروه را ترك كند؛ براي اين كه از جهنم برهد و به بهشت برسد؛ در اين صورت او در حقيقت، كفران نعمت مي كند؛ يعني، منعم و ولي نعمت خود را نمي بيند، ولي سوداگرانه يا اجيرانه سپاسگزار حق است كه برگشت اين گونه شكر به اين است كه او نعمت را بجا مصرف مي كند تا نعمت بهتري دريافت كند*.

بازدید : 980
11 زمان : 1399:2

صداي شيعه: خود ارضايي يا استمنا از نظر اسلام حرام و گناه است و در اين جهت فرقي بين دختر و پسر نيست. قرآن كريم مي‌فرمايد: "هر كس از راهي، غير از همسرش، شهوتش را دفع كند، از تجاوز كاران است".[1] يعني از حكم الهي و انساني تجاوز كرده است. پيامبر اكرم(ص) فرمود: "هر كس شهوتش را با دست ( و هر طريق ديگري غير از مسير طبيعي و ازدواج) دفع كند، مورد لعنت و نفرت خداوند است".[2] امام صادق(ع) فرمود: "خود ارضايي (يا دفع شهوت از غير مسير طبيعي) از گناهان بزرگ است".[3] نيز فرمود: "خداوند با نظر رحمت به استمنا كننده نمي نگرد".[4] فعل حرام، عصيان و مخالفت با فرمان حق تعالي است. كم و زيادش در حكم اصلي تفاوت ايجاد نمي كند. هر مقدار به اندازه خود گناه است. اگر كم صورت گيرد، به اندازه خود و اگر زياد باشد، به همان اندازه، اما در مورد تعداد دفعات زياد، گناه ديگري هم هست و آن تكرار گناه است كه تكرار و اصرار بر گناه، گناه ديگري محسوب مي‌شود.
پيامبر اكرم(ص) فرمود: "لا تنظروا الي صِغِرَ الذنب و لكن انظروا اِلي مَنِ اجتَر أتم؛[5] به كوچكي گناه منگريد، بلكه بر عظمت و بزرگي كسي بنگريد كه نسبت به او گستاخي و نافرماني كرده‌ايد". از ديدگاه پزشكان استمنا آثار زيانباري بر جسم و روح و روان وارد مي سازد كه ذيلا مطالبي به استحضار مي رسد.
الف. آسيب‏هاى جسمانى‏ و روح گناه
1. ضعف و تحليلِ قواىِ جسمانى‏ كاهش انرژى جسمانى بدن از مضرات مهم و جبران‏ ناپذير خودارضايى است. احساس خستگى عارضه طبيعى انزال است، اگر خودارضايى در شبانه روز به دفعات تكرار شود اين احساس خستگى در ساعات مختلف همراه انسان است. در نتيجه به مرور زمان ضعف و بى حالى در فرد تثبيت شده و يك طبيعت ثانوى براى او ايجاد مى‏كند. كاهش و تخليه مكرر قواى جسمانى به ضعف عمومى و دائمى بدن و بالاخره به پيرى زودرس مي ‏انجامد. ... وقتى قلم به دست مي گيرم زود خسته مى‏شوم و قدرت نوشتن ندارم، ناچار قلم را روى زمين مي ‏گذارم تا وقتى كه دستم كمى قدرت پيدا كند و دوباره بنويسم. «نامه ‏اى از يك جوان» ... آن چه امروز برايم باقى مانده است (از ناحيه اين عمل) جسمى نحيف و درهم شكسته است. «نامه ‏اى از يك جوان». ... با اين كه ورزشكارم زانوهايم مرتب سست مي ‏شود. «پسرى 18 ساله» من كه دخترى پر جنب و جوش و داراى چهره‏اى روشن بودم، كم كم به دخترى بى حال، كم تحرك و رنگ پريده مبدل شدم. «دخترى 15 ساله، كلاس اول تجربى» لاغرى، لرزش بدن، پژمردگى، ضعف مفاصل، تشنج، زردى و تيرگى چهره، از نشانه‏ ها و عوارض ضعف جسمانى است. متأسفانه ضعف جسمانى به همين جا ختم نمي ‏شود، بلكه كل بدن را ساقط مي ‏كند. شخصى كه مبتلا به اين عمل شوم شود، رفته رفته ضعف شديد در خود احساس كرده، كمر درد او را آزار مي دهد تا اين كه به فلج عمومى بدن مبتلا مي شود.
2. ضعف بينايى خود ارضاى به تدريج در نور چشم و قدرت بينايى اثر مي گذارد و آن را كاهش مي دهد. درجات و شدت ضعف چشم بستگى به درجات و شدت خودارضايى دارد و اين به حدى است كه گاه به نابينايى منجر مي شود. با اين كه اهل ورزش هستم چشمانم خسته مي ‏شود و جلو چشمم تيره و تار مي شود به حدى كه سرگيجه مي ‏گيرم. آيا اين از عوارض خودارضايى است؟ «نامه‏ اى از يك پسر 18 ساله» جوانى كه هشت سال مبتلا به خودارضايى بود وقتى مي خواست كتابى را بخواند چشم هايش سياهى مي ‏رفت، حدقه ‏هاى چشم او بيش از حد معمول گشاد و باز شده بود و در قعر چشم‏هاى خود درد شديد احساس مي كرد. (به نقل از مشكلات جنسى نسل جوان). روزى در يكى از خيابان‏هاى يزد چشمم به جوانى حدوداً بيست و پنج ساله افتاد كه در اثر نابينايى به همراه برادرش حركت مي ‏كرد، چون با برادرش آشنا بودم جلو رفتم و سؤال كردم: چرا چنين شده است؟ گفت: او مبتلا به انحراف جنسى (خودارضايى) بوده است و دست از اين كار برنداشته است تا به اين روز افتاد. (همان).
3. آسيب‏ پذيرى در برابر بيمارى ها تحليل رفتن قدرت بدن و قواى جسمانى، بستر پذيرش ساير بيمارى‏ها را فراهم مي ‏آورد. جسمى كه با خود ارضايى ضعيف شده است نمي ‏تواند در مقابل ميكروبها و ويروسها از خود دفاع كند. جوانى مبتلا به اين عمل شوم بود، در همين حين به يكى از بيمارى‏هاى همراه با تب دچار شد و در همان حال خودارضايى مي كرد، در روز ششم بيمارى كاملاً ضعيف شده بود و در نتيجه مرگ او را فراگرفت.
4. آسيب دستگاه تناسلى و ناتواني ‏هاى جنسى و توليد مثل‏ خودارضايى اثرات مهمى در دستگاه تناسلى از خود برجاى مي ‏گذارد. دكتر «هوچنين سون» معتقد است كه عموم ناراحتى‏ هاى مربوط به دستگاه تناسلى از آثار خودارضايى است. بعضى ازاين اثرات عبارت اند از: تورم غدد وذى‏ تورم كانال نطفه‏ تورم قسمت پايينى و عقب كانال ادرار شل شدن عضلات تناسلى‏ خروج بى اختيار منى با كوچكترين حادثه‏ ايجاد قاعدگى نامنظم و خروج ترشحات چركى و احساس درد هنگام قاعدگى در دختران‏ از بين رفتن پرده بكارت‏ ارضاى ناكامل جنسى و از دست دادن لذت مقاربت بعد از ازدواج‏ ناتوانى و تأخير توليد مثل به خاطر ضعف مكرر دستگاه تناسلى و انزال زودهنگام‏ بيماريهاى مقاربتى‏ عقيم شدن‏
5. آسيب مراكز عصبى و غدد در مغز در اثر خودارضايى و تحريك زياد، هيپوتالاموس آسيب مى‏بيند. مغز و مراكز حساس ديگر مكرراً دچار كاهش نسبى جريان خود مى‏شوندن و از اين طريق آسيب‏هاى جبران‏ناپذير و بر آنها وارد مى‏شود. تخليه‏هاى مكرر عصبى، موجب ضعف اعصاب مى‏شود. خودارضايى‏ هاى مكرر، مركز عصبى را دچار حساسيت و ضعف و خستگى و اختلال مى‏سازد. به گفته يكى از دانشمندان، خود ارضايى موجب ضعف قواى شهوانى و بى رمق و بى جان شدن آنها مى ‏شود. به طور كلى اختلال قواى بينايى، شنوايى (مثل صداى زنگ در گوش و وز وز كردن) و... از ضعف و اختلال اعصاب است. ... قسمت‏هاى عمده بدن من يعنى قلب و اعصابم به هم ريخته است. «نامه ‏اى از يك جوان» و تو اى جوان عزيز به خود آى و اين آسيب‏ها را جلوى چشم خويش تابلو كن و با تأمل در اين منظره نامطلوب و غيرقابل قبول، خود را از دام اين بلا نجات بده. كم خونى؛ كم اشتهايى و مشكلات گوارشى؛ كم خوابى و اختلال در خواب؛ تنگى نفس؛ سر درد و سرگيجه؛ پيدايش تغييرات در نخاع و ستون فقرات. همگى از آسيب‏هاى جسمى خودارضايى هستند.

بازدید : 915
11 زمان : 1399:2

گاهي اوقات ممكن است دهان شما بوي بد و نامطبوع بگيرد كه هم براي خودتان و هم براي ديگران آزار دهنده است و چه بسا كه حتي شما را از ارتباط گرفتن با ديگران گريزان مي‌كند.التهاب لثه، باقي ماندن غذا بين دندان‌ها، عفونت‌هاي تنفسي، سينوزيت، مشكلات گوارشي، بيماري ديابت، استفاده از غذاهاي گوگرددار مثل سير و پياز و استعمال سيگار از علل شايع بوي بد دهان است كه قابل پيشگيري و درمان است.در اين مطلب چند شگرد خانگي ساده و بي دردسر براي رفع بوي بد دهان و مطبوع كردن بازدم ارائه شده است. هر يك از اين روش‌ها به پاك‌سازي فضاي دهان كمك مي‌كنند و ميزان مواد سمي را در آن به حداقل مي‌رسانند. اين راهكارها عبارتند از: 1- جويدن مقداري سبزي جعفري موجب كاهش بوي بد دهان كه ناشي از خستگي روزانه و نخوردن غذا است، مي‌شود. مصرف جعفري بعد از غذا به تازه شدن بازدم كمك مي‌كند. جعفري منبع غني از كلروفيل است كه به عنوان يك خوشبوكننده طبيعي دهان عمل مي‌كند. اين سبزي هم چنين مثل يك خنك كننده طبيعي در دهان احساس تازگي و تميزي ايجاد مي‌كند. اگر برگ جعفري به صورت آدامس جويده شود، بوي بد دهان را از بين مي‌برد و استفاده از سيب بعد آن براي درمان بوي دهان بسيار موثر است. از طرفي جعفري، تحريك‌كننده‌ي اشتهاست و به هضم غذا نيز كمك مي‌كند. 2- مسواك كردن با جوش شيرين نيز در رفع بوي نامطبوع دهان بسيار موثر است چون مولكول‌هاي بو را به خود جذب مي‌كند و خواص ضدباكتريايي دارد. براي اين منظور مقداري جوش شيرين روي مسواك خود بريزيد و دندان‌ها و روي زبان را با آن مسواك بزنيد تا تأثير معجزه آساي آن را در پاك‌سازي دهان مشاهده كنيد. 3- استفاده از چاشني‌هاي معطر مثل ميخك، دانه‌هاي هل و رازيانه نيز پس از هر وعده غذايي در رفع بوي بد دهان بسيار موثر است. اين چاشني‌هاي گياهي خواص ضدميكروبي دارند و بهداشت دهان و دندان‌ها را بهبود مي‌بخشند.يك وعده غذاي كرفس‌دار بوي بد دهان را از بين مي‌برد. احتمالاً موادي كه در معده توليد مي‌شوند، با مواد معطر كرفس تركيب شده و از بوي بد دهان جلوگيري مي‌كند4- عرق نعناع بوي بد دهان را كم مي‌كند. استفاده از عصاره نعناع يا عرق نعناع قبل از خوابيدن و پس از خوردن غذا مي‌تواند در درمان مشكلات گوارشي ناشي از تخمير مواد غذايي و ايجاد بوي بد دهان بسيار مؤثر باشد. 5- پونه؛ برطرف‌كننده سكسكه و بوي بد دهان. پونه از خانواده نعناع است و تركيب اصلي موجود در اين گياه، اسانس روغني فرار يا روغن منتول است. پونه ضد سرفه است و بوي بد دهان را از بين مي‌برد و به عنوان ضدعفوني‌كننده به شمار مي‌رود. پونه را به عنوان تحريك‌كننده توليد صفرا نيز مي‌شناسند. پونه از مشكلات و ناراحتي‌هاي گوارشي مثل ‌ترش كردن معده جلوگيري مي‌كند، براي هضم غذا و برطرف كردن سكسكه مفيد است. 6- درمان بوي بد دهان با خوردن كرفس. كرفس سبزي زيبا، خوش‌عطر و پرخاصيتي است. يك وعده غذاي كرفس‌دار بوي بد دهان را از بين مي‌برد. احتمالاً موادي كه در معده توليد مي‌شوند، با مواد معطر كرفس تركيب شده و از بوي بد دهان جلوگيري مي‌كند. كرفس 2 تا 3 درصد اسانس يا عطر دارد. 7- خوردن انجير بوي بد دهان را از بين مي‌برد. نتايج تحقيقات نشان مي‌دهد، انجير ميوه‌اي مقوي و شيرين است كه موجب از بين رفتن بوي بد دهان مي‌شود. بررسي‌ها نشان مي‌دهد؛ اگر انجير با عسل مخلوط شود در تسكين زخم معده بسيار مفيد خواهد بود. 8- كاهش بوي بد دهان با مصرف قهوه. تحقيقات نشان مي‌دهد مصرف قهوه باعث خنثي شدن يا كاهش باكتري‌هايي در دهان مي‌شود كه فعاليت آن‌ها از عوامل ايجاد بوي ناخوشايند در دهان است. از اين رو پزشكان به افرادي كه از بوي بد در تنفس رنج مي‌برند توصيه مي‌كنند قهوه بنوشند. البته دقت داشته باشيد كه نوشيدن زياد قهوه به دليل خشكي دهان ممكن است اثر عكس داشته باشد؛ پس نبايد در مصرف آن زياده‌روي كرد. 9- نوشيدن آب كافي نيز يكي از راهكارهاي مفيد براي كاهش بوي بد دهان است. نوشيدن آب، هم به پاك شدن دندان‌ها و جلوگيري از پوسيدگي آن‌ها كمك كرده و هم از خشكي دهان جلوگيري مي‌كند به همين دليل بوي بد دهان را نيز رفع مي‌كند.

بازدید : 1085
11 زمان : 1399:2

با كمر درد خود با احتياط برخورد كنيد و گرنه عواقب بيشتر و وخيم تري در انتظار شماست.
تقريبا هر كسي كمر درد را در طول زندگي خود تجربه مي كند. شايد بعد از يك اسباب كشي يا ورزش هاي سنگين يا حتي يك فعاليت ساده به كمر درد دچار شده ايد و اكنون مجبوريد در خانه استراحت كنيد و از كار و زندگي عقب بمانيد. اين كمر درد ها ممكن است به علت يك تصادف ناگهان شدت پيدا كند يا ممكن است كم كم و در طول چند ساعت شدت آن زياد شود در بيشتر موارد كمر درد نتيجه كشش يا پيچش نا خواسته است در بيشتر موارد با 2 تا 6 هفته درمان مي تواند درمان شود البته هيچ درمان قطعي و تضميني براي كمر درد وجود ندارد. و همينطور تشخيص صحيح درد مي تواند در آرام كردن آن نقشي اساسي ايفا نمايد.

علت كمر درد من چيست؟
عللي كه باعث ايجاد كمر درد مي شوند شامل:
بلند كردن وزنه هاي سنگين به شكلي نا مناسب
فعاليت هاي سنگين ناگهاني
پرت شدن از بلندي، تصادف، ورزش هاي حرفه اي يا سنگين
وضعيت بد هنگام خوابيدن يا لميدن
بد نشستن و بد ايستادن
طولاني خم شدن به سمت جلو
نگه داشتن گوشي تلفن با شانه (كسانيكه به خاطر شغلشان اين كار را هر روز و طولاني مدت انجام مي دهند.)
حمل كيف يا كوله سنگين وزن يا به مدت طولاني
كشيدگي و صدمه ديدن عضلات كمر
شرايط فيزيكي كه مي توانند منجر به كمر درد شوند يا عبارتند از:
ضعف عضلاني
اضافه وزن
بارداري

چه درمان هايي براي كمر درد وجود دارد؟
خانه يا بيمارستان؟
اولين چيزي كه بايد به آن توجه داشته باشيد اين است كه آيا به يك پزشك متخصص نياز داريد يا خير؟
اگر كمر درد داريد و اين علائم را مشاهده مي كنيد. با يك پزشك مشورت نماييد:
احساس كرختي يا به سختي حركت دادن دست و پا
اگر مشكلاتي در كنترل ادرار خود داريد يا بي نظمي هايي مشاهده مي كنيد
اگر تب و سر درد داريد و در حال پيشروي است
اگر سن شما بيش از 60 سال است و به مدت طئلاني استرويد مصرف كرده ايد
اگر در دست چپ يا سينه احساس درد داريد.
حامله هستيد
پس از 72 ساعت و انجام خود درماني بهبودي حاصل نشد

درمان هاي خانگي
اگر هيچ يك از علائم فوق را مشاهده نكرده ايد مي توانيد اين كار ها را انجام دهيد تا كمر آزرده خود را در شرايط بهتري قرار دهيد
بهترين درمان فقط استراحت نيست. مراقب فعاليت هاي روزانه خود باشيد بسياري از كار هايي كه به صورت روزمره انجام مي شود مي تواند به سلامت كمر شما لطمه بزند بهترين راه حل اين است كه علت اصلي مشكل كمر خود را بيابيد سپس مي توانيد بهترين كار را انجام دهيد مثلا اگر طولاني نشستن باعث كمر درد شما شده است بهتر است گاهي بلند شويد و حركات نرمشي مناسب انجام دهيد چه بسا اگر از ابتدا همين كار هاي ساده را انجام مي داديد اكنون به كمر درد دچار نمي شديد. اما پس از اينكه از علت كمر درد خود مطمئن شديد مي توانيد با نرمش هاي مناسب بدون اينكه به كمر خود فشار وارد كنيد سرعت بهبود را افزايش دهيد. البته بايد به اندازه كافي استراحت كنيد.
سرد و گرم
يك همام گرم يا كمپرس سرد و گرم مي تواند باعث آرام شدن عضلات و نسوج ملتهب شوند. به خاطر داشته باشيد سرد كردن هميشه بايد اول باشد يك كيسه يخ را دور پارچه اي بپيچيد تا از سرما زدگي جلوگيري كنيد و آنرا به مدت 20 دقيقه روي محل درد قرار دهيد. مي توانيد اين كار را چندين بار در روز انجام دهيد. يخ التهاب و ورم را مي خواباند و عكس العمل هاي عصبي را به درد كاهش مي دهد.
براي كاهش اثر گرفتگي عضلات كمر ( توصيه مي شود 48 ساعت پس از شروع اولين درد اين كار را انجام دهيد.) مي توانيد از حمام آب گرم استفاده كنيد يا مي توانيد از لامپ هاي فيزيوتراپي استفاده كنيد تا عضلات كمر شل شوند.

بازدید : 1182
11 زمان : 1399:2

عمروبن عبيد بصري بر (پدرم) امام صادق عليه‌السلام در آمد. همين كه سلام كرد و نشست، اين آيه را تلاوت كرد: «وَ الَّذينَ يجْتَنِبُونَ كَبائِرَ اْلإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ» و آن‌گاه از خواندن بقيه آيه خودداري كرد. امام صادق عليه‌السلام پرسيد: چرا سكوت كردي؟ گفت: دوست دارم اول گناهان كبيره را از نظر قرآن كريم بشناسم. حضرت فرمود: عيبي ندارد. اي عمرو! بزرگ‌ترين كباير عبارت است از:

1. شرك به خداي تعالي است، به دليل اين كلام خداي عزوجل كه مي‌فرمايد: «إِنَّ اللّهَ لا يغْفِرُ أَنْ يشْرَكَ بِهِ»، و اين آيه كه مي‌فرمايد: «إِنَّهُ مَنْ يشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللّهُ عَلَيهِ الْجَنَّةَ وَ مَأْواهُ النّارُ وَ ما لِلظّالِمينَ مِنْ أَنْصارٍ» مائده/72 ؛ و كسي كه به خدا شرك بورزد، خدا بهشت را بر او حرام كرده و جايگاهش آتش است).
از ديگر گناهان كبيره، قتل نفس است (يعني كشتن انساني كه خداي تعالي
ريختن خون او را جايز ندانسته و در نتيجه بدون حق نبايد كشته شود) و درباره اين گناه فرموده: «وَ مَنْ يقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِدًا فيها» و كسي كه مؤمني را عمداً به قتل برساند، كيفرش جهنم است؛ در حالي‌كه هميشه در آن خواهد بود
2. و بعد از شرك به خداي تعالي، نوميدي از رحمت او است؛ چون در اين باره فرموده:«إِنَّهُ لا ييأَسُ مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ» يوسف/87؛ و از رحمت خدا مايوس نمي‌شوند، مگر مردم كافر.
3. و سپس ايمني از مكر خداي تعالي است؛ چون خداي تعالي او را خاسر و زيانكار خوانده و فرموده «فَلا يأْمَنُ مَكْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ» اعراف/99 .
4. يكي ديگر از گناهان كبيره‌اي كه در قرآن آمده، عقوق والدين است و خداوند كه عاق والدين را جبار و شقي ناميده و از قول عيسي عليه‌السلام نقل كرده كه فرمود: «وَ بَرًّا بِوالِدَتي وَ لَمْ يجْعَلْني جَبّارًا شَقِيا» مريم/32؛ خدا مرا در برابر مادرم نيكوكار كرده، و مرا جبار و شقي قرار نداد.
5. از ديگر گناهان كبيره، قتل نفس است (يعني كشتن انساني كه خداي تعالي ريختن خون او را جايز ندانسته و در نتيجه بدون حق نبايد كشته شود) و درباره اين گناه فرموده: «وَ مَنْ يقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِدًا فيها» نساء/93؛ و كسي كه مؤمني را عمداً به قتل برساند، كيفرش جهنم است؛ در حالي‌كه هميشه در آن خواهد بود .
از گناهان كبيره جادوگري (سحر) است؛ چون خداي تعالي درباره آن فرموده: «وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِي اْلآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ» ساحران به خوبي مي‌دانند كسي كه سحر را بر كتاب خدا ترجيح دهد، در آخرت نصيبي ندارد
6. نسبت زنا به زنان بي‌گناه دادن جنسي كه خداي تعالي درباره اين گناه فرموده: «إِنَّ الَّذينَ يرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيا وَ اْلآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيمٌ» نور/23 ؛ كساني كه زنان مؤمن پاكدامن و از همه جا بي خبر را تهمت زنا مي‌زنند، در دنيا و آخرت لعنت شده‌اند و عذابي عظيم دارند.
7. گناه كبيره ديگر، خوردن مال يتيم است؛ چون قرآن كريم درباره‌اش مي‌فرمايد: «إِنَّ الَّذينَ يأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيتامى ظُلْمًا» نساء/10؛ كساني كه اموال يتيمان را به ظلم مي‌خورند، جز اين نيست كه آتش در شكم خود مي‌كنند.
8. گناه كبيره ديگر، فرار از جنگ است؛ چون خداي تعالي درباره آن مي‌فرمايد:«وَ مَنْ يوَلِّهِمْ يوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاّ مُتَحَرِّفًا لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَيزًا إِلى فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصيرُ» انفال/16؛ و كسي كه پشت به دشمن كند، بدون اينكه بخواهد حيله جنگي به كار برد، و يا به جمعيتي بپيوندد تا او را كمك كنند، با خشم خدا روبه‌رو شود، و چنين كسي جاي در دوزخ دارد كه چه بد سرانجامي است.
9. ربا خواري كه خداي تعالي درباره آن فرموده: «الَّذينَ يأْكُلُونَ الرِّبا لا يقُومُونَ إِلاّ كَما يقُومُ الَّذي يتَخَبَّطُهُ الشَّيطانُ مِنَ الْمَسِّ» بقره/275؛ (آنها كه ربا مي‌خورند از جاي بر نمي‌خيزند، مگر مثل كسي كه شيطان با تماس خود مُخْبِطش كرده است. و نيز درباره رباخواران فرموده: «فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ» بقره/279؛ حال اگر باز هم از اين عمل دست بردار نيستيد، اعلام جنگ با خدا و رسولش دهيد.
ديگري سوگند دروغ است؛ چون خداي تعالي درباره آن مي‌فرمايد: «إِنَّ الَّذينَ يشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَ ايمانِهِمْ ثَمَنًا قَليلاً أُولئِكَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِي اْلآخِرَةِ» مسلماً كساني كه با عهد خدا و سوگندهاشان بهايي اندك را به دست مي‌آوردند، اينان در آخرت هيچ بهره‌اي ندارند
10. از گناهان كبيره جادوگري (سحر) است؛ چون خداي تعالي درباره آن فرموده: «وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِي اْلآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ» بقره/102؛ ساحران به خوبي مي‌دانند كسي كه سحر را بر كتاب خدا ترجيح دهد، در آخرت نصيبي ندارد.
11. يكي ديگر از گناهان كبيره زنا است؛ زيرا خداي تعالي مي‌فرمايد: «وَ مَنْ يفْعَلْ ذلِكَ يلْقَ أَثامًا ، يضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ يوْمَ الْقِيامَةِ وَ يخْلُدْ فيه مُهانًا» فرقان/68 ـ 69؛ و كسي كه اين گناه را مرتكب شود، با عقوبتي روبه‌رو خواهد شد و روز قيامت عذاب براي او مضاعف گشته، با ذلت در آن جاودانه خواهد زيست.
12. ديگري سوگند دروغ است؛ چون خداي تعالي درباره آن مي‌فرمايد: «إِنَّ الَّذينَ يشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَ ايمانِهِمْ ثَمَنًا قَليلاً أُولئِكَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِي اْلآخِرَةِ» آل عمران/77؛ مسلماً كساني كه با عهد خدا و سوگندهاشان بهايي اندك را به دست مي‌آوردند، اينان در آخرت هيچ بهره‌اي ندارند.
13.غلول؛ يعني دزديدن از غنيمت است كه خداي تعالي درباره آن فرمود: «وَ مَنْ يغْلُلْ يأْتِ بِما غَلَّ يوْمَ الْقِيامَةِ» آل عمران/161؛ و كسي كه از غنيمت بدزدد و در آن خيانت كند، روز قيامت با همان خيانتش مي آيد.
14. ندادن زكات واجب؛ چون خداي سبحان درباره آن مي‌فرمايد: «يوْمَ يحْمى عَلَيها في نارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ» توبه/35؛ روزي كه بر آن گنجينه‌ها در آتش جهنم مي‌دمند تا سرخ شود، آن‌گاه با همان پولها پيشاني و پشت و پهلويشان را داغ مي‌زنند.
15. شهادت دروغ و كتمان شهادت است؛ چون خداي فرموده: «وَ مَنْ يكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ » بقره/283؛ و كسي‌كه شهادت را كتمان كند، قلبش گنهكار است.
16. شرب خمر و مي‌گساري؛ زيرا خداي تعالي آن‌را معادل بت ‌پرستي قرار داده است.
17. ترك نماز عمداً.
18. ترك هر عملي كه خداي تعالي آن را واجب كرده؛ به دليل اينكه رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: كسي كه نماز را عمداً ترك كند، ذمه خدا و ذمه رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از او بري و بيزار است.
19. قطع رحم؛ زيرا خداي تعالي فرموده: «أُولئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدّارِ» رعد/25؛ اينان مشمول لعنت خدايند، و منزل بد كه (همان دوزخ) است از آن ايشان است.
عمروبن‌عبيد از نزد امام صادق عليه‌السلام بيرون مي‌شد، در حالي كه صدايش به گريه بلند بود، و مي‌گفت: هلاك شد هر كس كه به راي خود فتوا داد، و با شما ـ اهل بيت رسول صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در فضيلت و علم معارضه كرد.
منبع:من وحي القرآن، ج7 ،ص 209ـ210؛
مجمع البيان، ج 3 ،ص 62؛

بازدید : 1180
11 زمان : 1399:2

فرد كافر از آنجا كه به وجود امري ماوراي طبيعي بنام خدا اعتقادي ندارد از اين رو نمي توان با دلايل نقلي با او به گفتگو نشست. لذا در گفتگو با او بايد از دلايل عقلي و نيز دلايلي مدد برد كه در پرتو آن حجاب غفلت و بي توجهي از چهره عقل او به زدوده گردد و به امر غير مادي و ماوراي طبيعي اعتراف نمايد. در كنار دلايل عقلي استفاده از دلايل تجربي نيز بسيار كارساز خواهد بود چراكه ، ذهن او با عالم مادي عجين گشته است و چه بسا جدا سازي او از عالم مادي و معرفي عالم غير مادي بدون بهره گيري از موارد بديهي مادي كاري بسيار دشوار باشد. از اين رو ، در كنار استفاده از دلايل عقلي طرح دلايل تجربي نيز ضروري مي نمايد.
وجود خدا وند بيشتر شناختني است تا اثبات كردني، زيرا منظور از خداوند، متن هستي و حقيقت وجود است و ما در اصل هستي و حقيقت وجود شك نداريم تا بخواهيم آن را اثبات كنيم. به يقين مي دانيم كه جهان هستي هست، ما هستيم و هستي هست. با درك ذات هستي، به وجود خداوند اعتراف كرده ايم، ولي بايد ببينيم اين هستي داراي چه خصوصيات و ويژگي هايي است (اسما و صفات) و رابطه مخلوقات با ذات وجود چيست.
بنابراين شناخت خداوند مبتني بر تصور صحيح از او است. خداي متعال متن وجود و حيات و قدرت ساري و جاري در تمام هستي است. هيچ ذره اي در جهان هستي نيست كه در باطن و ظاهر آن خداي متعال با وجود، حيات و قدرت و علم و ساير صفات خويش حضور و ظهور نداشته باشد. تمامي پديده هاي جهان، ظهور صفات خداوندي هستند و شما مي توانيد از پس هر پديده و صفت كمالي كه در هستي مشاهده مي كنيد، ذات وجود و خداي متعال را مشاهده نماييد، خداوند، يعني منبع وجود، حيات، علم، قدرت و ساير كمالاتي كه در طبيعت و تمام هستي ظهور و نمود دارد. رسيدن به شناخت عميق و عرفاني خداوند مستلزم تلاش فراوان و گذر از مراحل و مراتب خداشناسي است كه درادامه بدان اشاره خواهيم نمود.
مشكل شناختى انسان نسبت به خداوند، يك مشكل تصديقى نيست، تا بحث شك كه از مباحث تصديقى است بر آن مطرح باشد. مشكل انسان در اين زمينه بيشتر يك مشكل تصورى است. وجود خداوند موضوعى است كه اگر خوب تصور شود، تصديق آن از بديهيات است و از نظر علمى شك در بديهيات بى‏معنا است.
به نظر ما مشكل در اين رابطه، مشكل شك و يقين و مربوط به حوزه تصديقات نمى‏باشد. مشكل بيشتر يك مشكل تصورى و شناختى است و مربوط به حوزه‏ى تصورات است.
در قرآن كريم بحث اثبات اصل وجود خدا به هيچ وجه دنبال نشده است و حتى يك دليل براى اثبات وجود خداوند در آن يافت نمى‏شود. آنچه در قرآن كريم در اين زمينه وجود دارد مربوط به بحث توحيد خداوند و صفات وكمالات و افعال اوست و كار استدلال و اثباتى كه در تأليفات وجود دارد تماما مربوط به فلاسفه و متكلمين است.
قرآن كريم در مورد كسى كه نسبت به وجود خداوند شك دارد و يا خيال مى‏كند كه شك دارد مى‏فرمايد: «أفى الله شك فاطر السموات و الارض؛ آيا در وجود خدا شك مى‏كنيد، كسى كه خالق آسمان‏ها و زمين است»، (ابراهيم / 10). اين آيه بدين معنى است كه با ديدن آسمانها و زمين، شك نمودن در خالق آنها شكى معقول نمى‏باشد.
اميرالمؤمنين على(ع) در اين زمينه كلام بسيار زيبائى دارد. ايشان فرموده است: تعجب مى‏كنم از كسى كه خلق خدا را مى‏بيند ولى در وجود خالق آنها شك مى‏كند، (نهج‏البلاغه، حكمت 121، ص 422).
شك در وجود خدا مانند آن است كه انسان ساختمانى را ببيند و در وجود بنّاى آن شك نمايد، كتابى را مطالعه كند؛ ولى نسبت به وجود نويسنده آن شك كند، شعرى را بخواند؛ ولى در وجود شاعر آن شاكّ باشد و يا به قول متكلمين، صنع را مشاهده نمايد؛ ولى در وجود صانع آن شك داشته باشد، به نظر فلاسفه، با معلول آشنا باشد، ولى در وجود علت آن شك نمايد و يا به بيان عرفا، مظهر را ببيند؛ ولى در وجو مُظهر آن تشكيك نمايد. آيا به نظر شما چنين شكهائى معقول است؟ تصور خدا
اكثر آدمها خيال مى‏كنند وجود خدا يك حقيقت عجيب و غريب و دور از دسترس فكر و انديشه‏ى انسان است.
تصورى كه اكثر مردم از خدا دارند، تصور درستى نيست؛ تصور خدائى است كه ساخته‏ى ذهن خود آنها است و يا تصورى كاملاً گنگ و مبهم است. حتي مؤمنان از مردم نهايتا اعتراف مى‏كنند كه خدائى هست و اين عالم بالاخره خالقى دارد و به او ايمان نيز دارند؛ ولى مشكل آنها اين است كه نمى‏دانند او كيست و چيست و برخى حتى معتقدند كه اين موضوع اصلاً دانستنى نيست؛ در حالى كه اولياء الهى و علماء ربانى نه تنها شناخت او را ممكن مى‏شمارند و مدعى معرفت يقينى او هستند، بلكه او را ديدنى نيز مى‏دانند و دم از رؤيت و شهود او مى‏زنند. على(ع) در اين زمينه فرموده است: من قبل از اينكه چيزى را مشاهده نمايم و همراه با آن و پس از آن، خداى را مى‏بينم.
از نظر عارف، كل هستى عبارت است از ذات و صفات و افعال الهى و يا به تعبيرى مظاهر الهى، ذاتى كه از طريق صفات جمالى و جلالى خود در مظاهر و پديده‏هاى مادى و مجرد جهان هستى ظهور نموده است و ما مظاهر همان ذات يگانه‏ايم.
روى اين حساب كه تمام جهان هستى پر از ذات و صفات و افعال الهى است و ما هر چه مى‏بينيم، مى‏شنويم، حس مى‏كنيم و يا تعقل و مشاهده مى‏نمائيم همه و همه منحصر به افعال، صفات و ذات الهى است و تصور «غير از خدا» به هيچ وجه مصداق خارجى ندارد، حضرت سيدالشهداء(ع) در زيارت عرفه مى‏فرمايد: «الغيرك من الظهور ما ليس لك؛ آيا براى غير تو ظهورى هست كه آن ظهور، ظهور تو نباشد». در چنين فضائى، خود شما قضاوت نمائيد كه اصولاً شك و اثبات وجود خدا، چه معنائى مى‏تواند داشته باشد.
بنابراين به طور اصولى موضوع وجود خدا يك موضوع ثبوتى است و نه اثباتى و قابل تشكيك نيز نمى‏باشد. خداى را بايد با خود خداى شناخت و غير از اين هم چاره‏اى نيست؛ زيرا چيزى غير از او وجود ندارد تا ما بواسطه آن بخواهيم خدا را بشناسيم و اثبات نمائيم. در دعاى ابو حمزه ثمالى مى‏خوانيم: «الهى بك عرفتك و انت دللتنى عليك و دعوتنى اليك و لولا انت لم ادر ما انت؛ بارپروردگارا من تو را به واسطه خود تو مى‏شناسم و تو خود راهنماى من به سوى خود هستى و به سوى خود دعوتم نموده‏اى و اگر تو نبودى من تو را نمى‏شناختم»، (خدا، هستى مطلق و مطلق هستى). اهل معرفت در زمينه تصور و شناخت خداوند بسيار روشن، واقعى، زيبا و بى‏اشكال سخن گفته‏اند. از نظر عارف، همانطور كه قبلاً اشاره شد، تمام هستى عبارت است از وجود و مظاهر آن. منظور ايشان از وجود، ذات حق تعالى است. ذاتى كه داراى صفات كمال است و از طريق صفات خود به صورت اشياء، انسان و ساير مظاهر خلقى، ظهور نموده است.
دريا، كوه، زمين، آسمان و من و تو وجود داريم؛ ولى وجود نيستيم. وجود و هستى منحصر به حق تعالى است و غير او هر چه هست، مظاهر آن وجود يگانه است.
انسان غير از وجود و وجود غير از انسان است. وجود، همان حق تعالى است و انسان ظهور آن ذات بى‏همتا است. ما وقتى مى‏گوئيم: من هستم، معنايش اين است كه هستى در تمام هيكل و اعضاء و جوارح من سريان و حضور دارد و اين بدين معنا است كه خداى در تمام آنچه كه ما آن را من مى‏ناميم، حضور و ظهور دارد و باز اين بدين معنا است كه من چيزى جز فعل وجود و ظهور حق تعالى نيستم.
روى اين حساب، ما پر از وجوديم و پر از خدائيم و هستى پر از خدا است و هيچ چيزى از خدا به ما نزديكتر نيست «و هو اقرب اليك من حبل الوريد» (اشاره به «آيه 16 ، سوره ق» دارد) شك در وجود خدا، شك در وجود خودمان است، شك در وجود هستى است، شك در وجود وجود است. آيا ممكن است كسى بتواند در وجود وجود، شك نمايد؟ آيا چنين شكى معقول است.

بازدید : 1246
11 زمان : 1399:2

به گزارش «شيعه نيوز»، وقتي بنده دنيا شدي براي رسيدن به آن همه چيز را زير پا خواهي گذاشت از فطرت خدادادي گرفته تا واقعيت هاي و رخدادهاي تاريخي كه همگان ديده، ثبت و ضبط كرده اند.

و اين حال و روز دست اندركاران شبكه هاي فارسي زبان وهابي است. كساني كه براي خوش خدمتي به اربابان خود به هركاري دست مي زنند تا بلكه بتوانند چهره آبا و اجداد اربابانشان را تطهير كنند.

آخرين تحريف تاريخي كارشناس شبكه وهابي نور، با توهين به رسول الله صلي الله و آله و سلم همراه بود.

او براي توجيه جنايت "بستن آب" بر روي زن و بچه كاروان اهل بيت(عليهم السلام) در كربلا به گفته شخصي دروغگو(1) استناد كرده و عنوان داشت:« بستن آب در جنگ به نظر مي رسد كه كار نادرستي نيست، خود پيامبر[صلي الله عليه و آله و سلم] آب را بر مشركين در جنگ بدر بست، براي اينكه دشمن را تحت فشار قرار بدهد[!]»

به كار بردن كلمه «بستن آب» در جنگ بدر نه درباره مسلمانان، و نه درباره كافران صحيح نيست؛ چون موقعيت جغرافيايي منطقه بدر به گونه اي بود كه نه كفار و نه مسلمانان نمي توانستند آب را به روي يكديگر ببندند.

از سوي ديگر در جنگ بدر بستن آب به روي كافران مطرح نبود و امكان نداشت؛ چرا كه مسلمانان با آن تعداد كم و با امكانات ناچيز چگونه مي توانستند نيرو هاي دشمن را در سايه بستن آب، از پاي در آورند.



و اين گونه رفتارها نه تنها از پيامبر كه اسوه خُلق عظيم است بلكه از جوانمردي اعراب جاهليت آن زمان نيز به دور بود.

اصل ماجرا

در كتاب‌هاي تاريخي آمده كه يكي از اصحاب به نام «حباب بن منذر» پيشنهاد كرد كه سپاه اسلام، در كنار نزديك ترين چاه به محل استوار دشمن، مستقر شود و چاه‌هاي ديگر را از بين ببرد . بر سر چاهي كه فرود آمده‌اند، حوضي بسازند و پر از آب كنند. آن گاه با دشمن بجنگند و نگذارند دست آن ها به آب برسد.(2) و اين در حد يك پيشنهاد بود و ماند.

ساير دلايل براي رد اين دروغ

اما از نظر ما اين روايت به دلايل زير، نمي‌تواند معتبر باشد:


1)در مكاني كه كفار قريش، مستقر شدند، «عُدْوَةُ القُصْوى» (قسمت بالا) آب يافت مي‌شد.


2)كفّار قريش، زودتر از مسلمانان، وارد منطقه بدر شدند . منطقي نيست آنان در جايي استقرار يابند كه آب نباشد و اجازه بدهند كه دشمنان آنان، در جايي كه چاه‌هاي آب است، استقرار يابند.(3)

3) ابن اسحاق نقل مي‌كند كه چون مشركان به سوي حوضي كه مسلمانان درست كرده بودند، رفتند، پيامبر فرمان داد كه بگذاريد از آب استفاده كنند.(4)

4)جلوگيري از استفاده دشمن از آب، با اخلاق و سيره پيامبر و مباني اسلام، منافات دارد.

5) روايت مذكور، مرسل است . فقط نام برخي از راويان در سند ذكر شده است.(5)

پي نوشت‌ها:

1) روايت مورد استناد اين كارشناس را محمد بن حُمَيد (ابن حميد)، ابو عبدالله رازي متوفاي سال 248 هجري( سير أعلام النبلاء، ذهبي، ج 11، ص 506، چاپ: 1413 - 1993، ناشر: مؤسسة الرسالة، بيروت، لبنان.) از سلمه بن فضل رازي ابرش، متوفاي سال 191 هجري(همان، ج 9، ص 50) نقل كرده است. بيش تر رجال‌ شناسان محمد بن حميد را موثق ندانسته اند. برخي او را دروغگو به حساب آورده‌‌اند.(همان، ج 11، ص 503 ـ 505) همچنين سلمه بن فضل را برخي چون نسائي ضعيف شمرده و بخاري درباره وي مي‌گويد: احاديثي كه نقل كرده، مورد انكار عالمان قرار گرفته است.( همان، ج 9، ص 50؛ لسان الميزان، ابن حجر، ج 3، ص 70، سال چاپ: 1390 - 1971 م، ناشر: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، بيروت، لبنان)

2) تاريخ طبرى، محمد بن جرير، ج‏3، ص957، ترجمه ابو القاسم پاينده، تهران، اساطير، چ پنجم، 1375ش؛ كامل ابن اثير، ج 2، ص 122، 1386 - 1966م، ناشر: دار صادر للطباعة والنشر، دار بيروت للطباعة و النشر؛ بلاذري؛ الطبقات‏الكبرى، محمد بن سعد كاتب واقدى، ج‏4، ص 478، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، انتشارات فرهنگ و انديشه، 1374شُ

3)جعفر مرتضى، الصحيح من سيرة النبي الاعظم، ج 5، ص 2910تا293، ناشر دار الحديث، چاپ اول، 1385 ش

4)سيره ابن هشام، ج 2، ص 234؛‌ كامل ابن اثير، ج 2، ص 123

5)تاريخ طبري

بازدید : 1145
11 زمان : 1399:2

در سالن ويژه بازرسي فرودگاه سالن شماره 2 فرودگاه دبي از همه خواستنند تمام لباسهاي خود و حتي لباسهاي زير خود را دراورند و اقدام به بازرسي مسافران اين پرواز كه اكثرا خانواده ها هم بودنند نمودنند .

همچنين در پي گستاخي پليس فرودگاه امارات تمامي زن ها و دختر ها را توسط پليس مرد كاملا برهنه كردنند و حتي از فرو بردن دست در [...] بانوان و دختران هم كوتاهي نكردنند . شاهدان عيني از فرياد و گريه و شيون زنان و دختران ايراني در سالن بازرسي 2 حكايت ميكنند كه تمامي فضاي سالن شماره 2 فرودگاه دبي را پر كرده بود .

يكي ديگر از شاهدان اين پرواز ميگوييد كه زنان و دختران را پس از بازسي وحشيانه از سالن بازرسي به سوي سالن خروجي فرودگاه دبي هدايت ميكردند در حالي كه به انها حتي اجازه نداده بودنن لباس هاي زير خود را هم به تن كنند و در حالي انها را يكي يكي ازسالن بازرسي ويژه خارج ميكردند كه زن ها و دختران گريه كنان فقط لباسهاي خود را در دست داشتنند و نه بر تن !

يكي ديگر از مسافران زنان اين پرواز ميگوييد كه در اثر برخورد وحشيانه و خشن پليس دبي در حال بازرسي بدني از مسافران دختر بكارت يكي از دختران ايراني [...] شده است و فريادها و گريه هاي اين دختران و زنان در فرودگاه و متعاقب ان اعتراض شوهران و خانواده هاي ديگر ايراني بازرسي شده باعث شد كه پليس فرودگاه با باتوم اقدام به ضرب و شتم وحشيانه تمامي مسافران دربند در سالن بازرسي را به همراه داشته باشد .

از طرفي در نهايت بعد از 3 ساعت از بازرسي ويژه بدني تك تك مسافران ايراني مشخص شد كه هيچ يكي از انها هيچ مورد خلافي به همراه نداشته اند و ماموران فرودگاه دبي عمدا و فقط به خاطر ارعاب و تحقير ايرانيان عازم دبي اين حركت زشت و بدور از انسانيت را انجام داده اند واكنش سفارت جمهوري اسلامي در دبي :

پس از مراجعه حضوري چندي از مسافران ايراني به سركنسولگري جمهوري اسلامي در دبي ابتدا از ورود اين افراد به ساختمان كنسولگري جلوگيري به عمل امد ولي پس از ورود چند نفر و باز گو كرد واقعيت ماجرا براي مسئولان جمهوري اسلامي در دبي به انها قول داده شد كه پيگير ماجراي اتفاق افتاده شوند .

همچنين يكي از 3 نفر از دختران كه با جراحت ... مواجه شده بودنند براي اثبات موضوع به پزشكي قانوني ارسال شد كه حقيقت ادعا اثبات شود .

از طرفي بعضي از خبرنگاران رسانه هاي گروهي با معاون سركنسولگري جمهوري اسلامي در دبي قرار مصاحبه گرفتنند كه ايشان از پذيرفتن خبرنگاران خودداري كردنند و با تعجب فراوان ايشان خطاب به مراجعه كنندگان تمامي ماجراي اتفاق افتاده را تكذيب كردنند و گفتنند موضوع مهمي اتفاق نيفتاده و ماجراي گفته شده فقط شايعه است!

ولي يك روز بعد از تكذيب ماجرا توسط كنسولگري ايران در دبي - سفارت جمهوري اسلامي در ابوظبي با تاييد ضمني خبر برخورد وحشيانه ماموران فرودگاه دبي با مسافران ايراني و پاره شدن بكارت يكي از دختران 15 ساله اين ماجراي را يك اقدام عادي در فرودگاه دبي خوانند ولي گفتنند كه در اين زمينه با فرمانده پليس فرودگاه دبي صحبت و موضوع پيش امده را پيگيري كنند !!! "

پاسخ شايعه

1. اين شايعه ايرادات منطقي بسياري دارد! در هيچ منبع معتبر يا دست چندمي به آن اشاره نشده و هيچ استنادي هم براي اين داستان احساسي ارائه نگرديده است!

2. وزارت امور خارجه تاكنون هيچ گزارش رسمي در خصوص اين شايعه از نمايندگي‌هاي خود دريافت نكرده و ادعاي تاييد اوليه مطلب توسط وزارت خارجه نيز كذب است! چرا رسانه هاي ادعا شده هيچ كدام خبر لغو قرار مصاحبه با كنسولگري را پوشش نداده اند ؟!

3. هيچ شهروندي در اين مورد به وزارت خارجه يا نمايندگيهاي آن مراجعه نكرده و شكايتي مطرح ننموده است. كسي نيز به پزشكي قانوني اعزام نشده و با فرض صحت آن چرا فقط يكي از 3 نفر اشاره شده در متن؟!

تعداد صفحات : 9

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 98
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 40
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 43
  • بازدید ماه : 41
  • بازدید سال : 162
  • بازدید کلی : 24794
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی